گمان مبر که پریشان، گمان مبر که کمیم
برای کشتنتان همصدا و همقسمیم
تو با حقّی و حق با توست؛ حق پشت و پناه تو
بدیها دور بادا از وجود خیرخواه تو
دیدیم در آیینۀ سرخ محرمها
پر میشوند از بیبصیرتها، جهنمها
باز باران است، باران حسینبنعلی
عاشقان، جان شما، جان حسینبنعلی