ایران! پر از آیینه و لبخند بمانی
همسایۀ خورشید چو «الوند» بمانی
زخمی شکفته، حنجرهای شعلهور شدهست
داغ قدیمی من از آن تازهتر شدهست
دل غریب من از گردش زمانه گرفت
به یاد غربت زهرا شبی بهانه گرفت
«دیروز» در تصرّف تشویش مانده بود
قومی که در محاصرۀ خویش مانده بود