فکر کردی که نمانده دل و... دلسوزی نیست؟
یا در این قوم به جز دغدغهٔ روزی نیست؟
در خاک دلی تپنده باقی ماندهست
یک غنچۀ غرق خنده باقی ماندهست
یا شب افغان شبی یا سحر آه سحری
میکند زین دو یکی در دل جانان، اثری
«دیروز» در تصرّف تشویش مانده بود
قومی که در محاصرۀ خویش مانده بود