در خیالم شد مجسم عالم شیرین تو
روزگار سادۀ تو، حجرۀ رنگین تو
سکه شدن و دو رو شدن آسان است
آلودۀ رنگ و بو شدن آسان است
از روی توست ماه اگر اینسان منوّر است
از عطر نام توست اگر گل، معطّر است
جهان را، بیکران را، جن و انسان را دعا کردی
زمین را، آسمان را، ابر و باران را دعا کردی
از سمت حرم شنیدهام میآید
با تیغ دو دم شنیدهام میآید
مردان غیور قصّهها برگردید
یک بار دگر به شهر ما برگردید
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری