گمان مبر که پریشان، گمان مبر که کمیم
برای کشتنتان همصدا و همقسمیم
گفتند: که تا صبح فقط یک راه است
با عشق فقط فاصلهها کوتاه است
سالی گذشت، باز نیامد وَ عید شد
گیسوی مادر از غم بابا سپید شد
فرق مادر شهید
با تمام مادران دیگر زمین
باز باران است، باران حسینبنعلی
عاشقان، جان شما، جان حسینبنعلی
دوباره عطر گل یاس در حرم پیچید
و قلبها شده روشن در آستانۀ عید