ابرازِ دوستی، به حقیقت زیارت است
آری مرامِ اهل محبت، زیارت است
چه رنجها که به پیشانی تو دیده نشد
که غم برای کسی جز تو آفریده نشد
بیهوده مکن شکایت از کار جهان
اسرار نمیشوند همواره عیان
اى بسته بر زيارت قدّ تو قامت، آب
شرمندهٔ محبّت تو تا قيامت، آب
هر منتظری که دل به ایمان دادهست
جان بر سر عشق ما به جانان دادهست
قلبی که در آن، نور خدا خواهد بود
در راه یقین، قبلهنما خواهد بود
در ماه خدا که فصل ایمان باشد
باید دل عاشقان، گلافشان باشد
این آستان كه هست فلك سایهافكنش
خورشید شبنمیست به گلبرگ گلشنش