با یک تبسم به قناریها زبان دادی
بالی برای پر زدن تا بیکران دادی
این جاده که بیعبور باقی مانده
راهیست که سمت نور باقی مانده
یک دفتر خون، شهادتین آوردند
از خندق و خیبر و حنین آوردند
از هالۀ انتظار، خواهد آمد
بر خورشیدی سوار خواهد آمد
از سمت حرم شنیدهام میآید
با تیغ دو دم شنیدهام میآید
هرچند نفس نمانده تا برگردیم
با این دل منتظر، کجا برگردیم؟