من حال پس از سقوط را میفهمم
آشفتهام این خطوط را میفهمم
میرسد پروانهوار آتشبهجانِ دیگری
این هم ابراهیمِ دیگر در زمانِ دیگری!
ای خون تو همچنان نگاهت گیرا
ای جانِ به عرش رفتۀ نامیرا
جانان همه رفتند، چرا جان نرود؟
این آیه به روی دستِ قرآن نرود؟
ای در منای عشق خدا جانفدا حسین
در پیکر مبارزه خون خدا حسین
از درد نبود اگر که از پا افتاد
هنگام وضو به یادِ زهرا افتاد
با حسرت و اشتیاق برمیخیزد
هر دستِ بریده، باغ برمیخیزد