توفیق اگر دلیل راهت باشد
یا پند دهندهای گواهت باشد
قصد کجا کرده یل بوتراب؟
خُود و سپر بسته چرا آفتاب؟
با خلق اگرچه زندگی شیرین است
ای دوست! طریق سربلندی این است
ابر تیره روی ماه آسمانم را گرفت
کربلا از من عموی مهربانم را گرفت
پیغمبر درد بود و همدرد نداشت
از کوفه بهجز خاطرهای سرد نداشت
مگذار اسیر اشک و آهت باشیم
در حسرت یک گوشه نگاهت باشیم
در بادیه، گام تا خداوند بزن
خود را به رضای دوست، پیوند بزن
از غم دوست در این میکده فریاد کشم
دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم
از دوست اگر دوست تمنا نکنی
این پنجره را به روی خود وانکنی