گمان مبر که پریشان، گمان مبر که کمیم
برای کشتنتان همصدا و همقسمیم
فیض بزم حق، همیشه حاضر و آماده نیست
ره به این محفل ندارد، هر که مست باده نیست
ای آسمان به راز و نیازت نیازمند
آه ای زمین به سوز و گدازت نیازمند
باز باران است، باران حسینبنعلی
عاشقان، جان شما، جان حسینبنعلی
دیدم به خواب آن آشنا دارد میآید
دیدم كه بر دردم دوا، دارد میآید
بگذار و بگذر این همه گفت و شنود را
کی میکنیم ریشهٔ آل سعود را؟