رخصت بده از داغ شقایق بنویسم
از بغض گلوگیر دقایق بنویسم
کنار دل و دست و دریا، اباالفضل
تو را دیدهام بارها، یا اباالفضل
چه بود سهم زمین و زمان اگر تو نبودی
و سرنوشت تمام جهان؟ اگر تو نبودی
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم
سرت بر نیزه خواهد رفت در اوج پریشانی
عروجت را گواهی میدهد این سِیْر عرفانی
شمیم اهل نظر را به هر کسی ندهند
صفای وقت سحر را به هر کسی ندهند