به زیر تیغ نداریم مدعا جز تو
شهید عشق تو را نیست خونبها جز تو
رخصت بده از داغ شقایق بنویسم
از بغض گلوگیر دقایق بنویسم
دیر شد دیر و شب رسید به سر
یارب! امشب نکوفت حلقه به در
کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را
سرت بر نیزه خواهد رفت در اوج پریشانی
عروجت را گواهی میدهد این سِیْر عرفانی
عالم از شور تو غرق هیجان است هنوز
نهضتت مایهٔ الهام جهان است هنوز
روشن از روی تو آفاق جهان میبينم
عالم از جاذبهات در هيجان میبينم