رنگ سیاه و سرخِ تو را دارند
اینروزها تمام خیابانها
به روزگار سیاهی که شب حصار نداشت
جهان جزیرۀ سبزی در اختیار نداشت
ای عشق! ای پدیدۀ صنع خدا! علی!
ای دست پرصلابت خیبرگشا! علی!
دیر شد دیر و شب رسید به سر
یارب! امشب نکوفت حلقه به در
اینک زمان، زمان غزلخوانی من است
بیتیست این دو خط که به پیشانی من است
عالم از شور تو غرق هیجان است هنوز
نهضتت مایهٔ الهام جهان است هنوز
روشن از روی تو آفاق جهان میبينم
عالم از جاذبهات در هيجان میبينم