شدهست آینۀ حیّ لایموت، صفاتش
کسی که خورده لب خضر هم به آب حیاتش
ای در منای عشق خدا جانفدا حسین
در پیکر مبارزه خون خدا حسین
یارب به حق منزلت و جاه مصطفی
آن اشرف خلائق و خاتم به انبیا
نرگس، روایتیست ز عطر بهار تو
مریم، گلیست حاکی از ایل و تبار تو
ای شب قدر! کسی قدر تو را فهمیدهست؟
تا به امروز کسی مرتبهات را دیدهست؟
دوری تو را بهانه کردن خوب است
شکوه ز غم زمانه کردن خوب است
افزون ز تصور است شیداییِ من
این حال خوش و غم و شکیبایی من
چه سفرهای، چه كرمخانهای، چه مهمانی
چه میزبانی و چه روزیِ فراوانی