با آنکه دلم شکستۀ رنج و غم است
در راه زیارت تو، ثابتقدم است
اوقات شریف ما به تکرار گذشت
مانند همیشه کار از کار گذشت
آهن شدهایم و دلمان سنگ شده
دلسنگی ما بی تو هماهنگ شده
به زیر تیغ نداریم مدعا جز تو
شهید عشق تو را نیست خونبها جز تو
چه رنجها که به پیشانی تو دیده نشد
که غم برای کسی جز تو آفریده نشد
کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را