با آنکه دلم شکستۀ رنج و غم است
در راه زیارت تو، ثابتقدم است
اوقات شریف ما به تکرار گذشت
مانند همیشه کار از کار گذشت
چه رنجها که به پیشانی تو دیده نشد
که غم برای کسی جز تو آفریده نشد
فرو میخورد بغض در گلو را
عقب میزد پَرِ هر چه پتو را
ای ولی عصر و امام زمان
ای سبب خلقت کون و مکان
وضو گرفتهام از بهت ماجرا بنویسم
قلم به خون زدهام تا كه از منا بنویسم