قدم قدم همهجا آمدم به دنبالت
نبودهام نفسی بیخبر از احوالت
سپر ز گریه و شمشیر از دعا دارد
مَلَک به سجدۀ او رشکِ اقتدا دارد
تو سرزمین مقدس تو باصفا بودی
تو جلوهگاه مقامات انبیا بودی
دوباره زلف تو افتاد دست شانۀ من
طنین نام تو شد شعر عاشقانۀ من
شهید کن... که شهادت حیات مردان است
ولی برای شما مرگ، خط پایان است