رنگ سیاه و سرخِ تو را دارند
اینروزها تمام خیابانها
کعبه اسم تو، منا اسم تو، زمزم اسم توست
ندبه اسمِ تو، شفا اسم تو، مرهم اسم توست
با پای سر به سِیْر سماوات میرویم
احرام بستهایم و به میقات میرویم
آنسو نگران، نگاه پیغمبر بود
خورشید، رسول آه پیغمبر بود
يك بار ديگر بازى دار و سر ما
تابيده خون بر آفتاب از پيكر ما