قسمت این بود که با عشق تو پرواز کنم
و خدا خواست که بیدست و سر، آغاز کنم
دنیا به دور شهر تو دیوار بسته است
هر جمعه راه سمت تو انگار بسته است
کنج اتاقم از تب و تاب دعا پر است
دستانم از «کذالک» از «ربنا» پر است
بوی ظهور میرسد از کوچههای ما
نزدیکتر شده به اجابت دعای ما