دریای عطش، لبان پر گوهر تو
گلزخم هزار خنجر و حنجر تو
از روی توست ماه اگر اینسان منوّر است
از عطر نام توست اگر گل، معطّر است
با ذكر یا كریم همه یاكریمها
خواندند با تو یا علی و یا عظیمها
مردان غیور قصّهها برگردید
یک بار دگر به شهر ما برگردید
تا لوح فلق، نقش به نام تو گرفت
خورشید، فروغ از پیام تو گرفت
بوی ظهور میرسد از کوچههای ما
نزدیکتر شده به اجابت دعای ما