وقتی كه شكستهدل دعا میكردی
سجادۀ سبز شكر، وا میكردی
چه خوش باشد که راه عاشقی تا پای جان باشد
خصوصاً پای فرزند علی هم در میان باشد
بر دامن او، گردِ مدارا ننشست
سقّا، نفسی ز کار خود وا ننشست
زره پوشیده از قنداقه، بیشمشیر میآید
شجاعت ارث این قوم است، مثل شیر میآید
کارش میان معرکه بالا گرفته بود
شمشیر را به شیوهٔ مولا گرفته بود