سر میگذارد آسمان بر آستانت
غرقیم در دریای لطف بیکرانت
اگر چه خانه پر از عکس و نام و نامۀ توست
غریب شهری و زخمت شناسنامۀ توست
توبۀ من را شکسته اشتباه دیگری
از گناهی میروم سوی گناه دیگری
بخواب بر سر زانوی خستهام، سر بابا
منم همان که صدا میزدیش: دختر بابا