در راه تو مَردُمَت همه پر جَنَماند
در مکتب عشق یکبهیک همقسماند
بر سر درِ آسمانیِ این خانه
دیدم مَلَکی نشسته چون پروانه
هرگز نه معطل پر پروازند
نه چشم به راه فرصت اعجازند
هر گاه که یاس خانه را میبویم
از شعر نشان مرقدت میجویم
صبوری به پای تو سر میگذارد
غمت داغها بر جگر میگذارد
وقتی سکوت سبز تو تفسیر میشود
چون عطرِ عشق، نام تو تکثیر میشود
تا گل به نسیم راه در میآید
از خاک بوی گیاه در میآید