ما شیعۀ توایم دل شادمان بده
ویران شدیم، خانۀ آبادمان بده
جنّت نشانی از حرم توست یا حسن
فردوس سائل کرم توست یا حسن
مرا به ابر، به باران، به آفتاب ببخش
مرا به ماهی لرزان کنار آب ببخش
کوه عصیان به سر دوش کشیدم افسوس
لذت ترک گنه را نچشیدم افسوس
باز باران است، باران حسینبنعلی
عاشقان، جان شما، جان حسینبنعلی
با اشک تو رودها درآمیختهاند
از شور تو محشری بر انگیختهاند
ای شیرخدا و اسد احمد مختار
در بدر و احد لشکر حق را سر و سردار
از غربتت اگرچه سخنهاست یا علی
دنیا دگر بدون تو تنهاست یا علی
به دست غیر مبادا امیدواری ما
نیامدهست به جز ما کسی به یاری ما
من و این داغ در تکرار مانده
من و این آتش بیدار مانده