بنای دین که با معراج دستان تو کامل شد
به رسم تهنیتگویی برایت آیه نازل شد
باز غم راه نفس بر قلب پیغمبر گرفت
باز از دریای ایمان، آسمان گوهر گرفت
ای حریمت رشک جنّات النّعیم
خطّ تو خطّ صراطالمستقیم
ای آفتاب فاطمه، در شهر ری مقیم
ری طور اهل دل، تو در آن موسی کلیم
قدم در دفاع از حرم برندارد
سپاھی که تیغ دودَم برندارد
پیغمبر و زهرا و حیدر یک وجودند
روز ازل تصویر یک آیینه بودند
آوردهام دو ظرف پر از رنگ، سبز و سرخ
یک رنگ را برای خودت انتخاب کن
مشتاق و دلسپرده و ناآرام
زین کرد سوی حادثه مَرکب را
ای دانش و کمال و فضیلت سه بندهات
دشمن گشادهرو، ز گلستان خندهات
بر عفو بیحسابت این نکتهام گواه است
گفتی که یأس از من بالاترین گناه است
افزون ز تصور است شیداییِ من
این حال خوش و غم و شکیبایی من