ای دل سوختگان شمع عزای حرمت
اشک ما وقف تو و کربوبلای حرمت
کسی که عشق بُوَد محو بردباری او
روان به پیکر هستیست لطف جاری او
تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد
هیچکس حدس نمیزد که چنین سر برسد
شروع نامهام نامی کریم است
که بسمالله الرحمن الرحیم است
قرآن که کلام وحده الا هوست
آرامش جان، شفای دلها، در اوست
قیامت غم تو کمتر از قیامت نیست
در این بلا، منِ غمدیده را سلامت نیست
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست