شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

تنزیل مقام انبیا یا مدح واقعی اهل‌بیت

جهان را می‌شناسد، لحظۀ غمگین و شادش را
از این رو سخت در آغوش می‌گیرد جوادش را

پسر مثل پدر می‌خندد این یعنی که از حالا
میان این دو قسمت می‌کند دشمن عنادش را

جهان از بعد عیسی اولین‌بار است با حیرت
درون قالب یک طفل می‌یابد مرادش را

چه طفلی؟ طفل معصومی که پیرِ دیر را حتی
هوایی می‌کند از نو بسازد اعتقادش را

چه ذکری بر زبان دارد؟ چه رازی در بیان دارد؟
که هر عالِم به این معیار می‌سنجد سوادش را

قدم آهسته برمی‌دارد و پیوسته تا منزل
که راه مستقیم از او بجوید امتدادش را

به جای کاظمین امسال هم راهی شدم مشهد
نشد تا سرمه چشمم کنم خاک بلادش را

بهشت است این حرم از هر دری وارد شود شاعر
ولی من دوست دارم بیشتر باب‌الجوادش را


یکی از نکاتی که در شعر بسیاری از شاعران جوان ولایی‌سرا به خصوص در اشعار مدحی، بسامد فراوان دارد؛ این است که برای نشان دادن عظمت و رفعت مقام ممدوح -که همانا حضرات معصومین (علیهم‌السلام) هستند- گاه به کوچک شمردن و تنزیل مقام انبیای الهی یا ملائک مقرب الهی می‌پردازند که این شیوه متأسفانه گاهی در آثار پیش‌کسوتان شعر اهل بیت (علیهم‌السلام) نیز دیده می‌شود.

درست است که از معارف و روایات شیعی فضل و رفعت مقام اهل‌بیت (علیهم‌السلام) بر همهٔ موجودات حتی انبیای الهی دانسته می‌شود اما نکته اینجاست که تنزیل مقام انبیای الهی دربرابر اهل‌بیت (علیهم‌السلام) مدح و فضیلتی به شمار نمی‌رود. مدح واقعی زمانی اتفاق می‌افتد که شاعر ابتدا به جایگاه واقعی و رفعت مقام انبیا اشاره کند، آنگاه فضیلت ممدوح خود را نیز بیان نماید. به تعبیر ساده‌تر، پایین آوردن کسی به معنای بالا بردن دیگری نیست.

بیتی از این غزل محمدحسین ملکیان، شاهد مثال خوبی برای ارائهٔ الگوی صحیح در این مورد است. شاعر در این بیت هم به مقام رفیع حضرت عیسی (علیه‌السلام) اشاره داشته و هم منزلت امام جواد (علیه‌السلام) را بیان کرده است:

جهان از بعد عیسی اولین‌بار است با حیرت
درون قالب یک طفل می‌یابد مرادش را

پدیدآورنده
درباره شاعر