شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

الهی بفاطمة و ابوها...

دست خالیمونو پر کن، مادر سائل شماییم
عمریه که تُو حوائج، گرم حدیث کساییم

«هُم فاطمه و اَبُوها، وَ بَعلُها و بَنُوها»
یعنی که بین ائمه‌ست، محور فاطمۀ زهرا

یا زهرا ای تنها یار ولی
یا زهرا کاشف الکرب علی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حال خودمو می‌دونم، خوبم اگه با تو باشم
بی‌تو برای ما تلخه، دنیا، حتی خوشی‌هاشَم

من عمریه که می‌بینم، احسان و عنایتت رو
از من نگیری یه روزی، لبخند رضایتت رو

دعام کن که تُو راه تو باشم
همیشه در پناه تو باشم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هر شب دعای من اینه، کاشکی نوکر تو باشم
اذنی بده که بتونم من هم یاور تو باشم

درداشو اگه نگفته این سینه‌زن قدیمی
حرف دلشو می‌دونی، تو مهربون و رحیمی

یه عمره تُو روضه‌ت سینه‌زنم
بگو با این دلتنگی چه کنم