بهار...

گل و ترانه و لبخند می‌رسد از راه
بهار، سرخوش و خرسند می‌رسد از راه

گذشت دلهره‌آور غروبِ تنهایی
پگاهِ روشنِ پیوند می‌رسد از راه

بهار، گمشدۀ سبزِ آسمانی ماست
کسی‌ که گفتم و گفتند می‌رسد از راه

کسی‌که روحِ به افسردگی دچارِ مرا
نجات می‌دهد از بند می‌رسد از راه

مگو بهار، بگو روز بکرِ رستاخیز
بگو رسولِ خداوند می‌رسد از راه

اگرچه آخرِ اسفند، اوّلِ عید است
بهار، اوّلِ اسفند می‌رسد از راه