شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

نماز عارفان

پنج نوبت، فرصت سبز حضورم داده‌اند
پنج ساغر باده از دریای نورم داده‌اند

هر سر موی مرا، پیوند با یاد خداست
در حریم شوق او فیض حضورم داده‌اند

با نوای قدسی «حَیّ عَلی خَیرِ العَمَل»
میوۀ صبر و ظفر، از نخل طورم داده‌اند

بانگ تکبیری که از گلدسته‌ها پر می‌کشد
مژدۀ قرب خدا، از راه دورم داده‌اند

دامن سجاده‌ام رنگین شد از اشک سحر
چلچراغی روشن از جنس بلورم داده‌اند

می‌زند آتش به جانم، عشق در هر رکعتی
در دل این شعله‌ها جان صبورم داده‌اند

زیر سقف آسمانی رنگ محراب دعا
ربنا‌های قنوتم، شوق و شورم داده‌اند

می‌چکد از ذکر تسبیحات من بوی گلاب
از گلستان دعا گویا عبورم داده‌اند