دلا غافل ز سبحانی، چه حاصل؟
مطیع نفس و شیطانی، چه حاصل؟
بوَد قدر تو افزون از ملائک
تو قدر خود نمیدانی، چه حاصل؟
تو که ناخواندهای علم سماوات
تو که نابردهای ره در خرابات
تو که سود و زیان خود ندانی
به یاران کی رسی؟ هیهات! هیهات!
مو از جور بتان، دل ریش دیرم
ز لاله، داغ بر دل بیش دیرم
چو فردا نامهخوانان نامه خوانند
مو از خِجلت سری در پیش دیرم