شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

یک کوچه غیرت

یک کوچه غیرت ای قلندر تا علی مانده‌ست
شمشیر بردارد هر آن‌کس با علی مانده‌ست

دیشب تمام کوچه‌های کوفه را گشتم
تنها علی، تنها علی، تنها علی مانده‌ست

ای ماهتاب آهسته‌تر اینجا قدم بگذار!
در جزر و مد چاه، یک دریا علی مانده‌ست

از خیل مردانی که می‌گفتند می‌مانیم
انگار تنها ابن‌ملجم با علی مانده‌ست

ای مرد! بر تیغت مبادا خاک بنشیند
برخیز! تا برخاستن یک «یاعلی» مانده‌ست