سحر در حسرت دیدار تو چون ماه خواهد رفت
غروب جمعهای در ازدحام آه خواهد رفت
هر زمانی که شهیدی به وطن میآید
گل پرپر شده در خاطر من میآید
دشتی پر از شقایق پرپر هنوز هست
فرق دو نیم گشتۀ حیدر هنوز هست
مردان غیور قصّهها برگردید
یک بار دگر به شهر ما برگردید
دست مرا گرفت شبیه برادری
گفتم سلام، گفت سلام معطری