رنگ سیاه و سرخِ تو را دارند
اینروزها تمام خیابانها
آیینه، اشکِ کودکان؛ قرآن، علیاصغر
ای مشک! در سینه نمیگنجد دلم دیگر
از سمت مدینه خبر آورد نسیمی
تا مژده دهد آمده مولود عظیمی
پروندۀ جرم مستند را چه کنم؟
شرمندگی الی الابد را چه کنم؟
در سرم پیچیده باری، های و هوی کربلا
میروم وادی به وادی رو به سوی کربلا
رود از جناب دریا فرمان گرفته است
یعنی دوباره راه بیابان گرفته است
در شور و شر حجاز تنهاست علی
در نیمهشبِ نماز تنهاست علی
آن جانِ جهانِ جود برمیگردد
ـ بر اجدادش درود ـ برمیگردد
کی میشود شبیهِ تو پیدا؟ علی علی
بعد از تو خاک بر سر دنیا، علی علی
پرواز آسمانی او را مَلک نداشت
ماهی که در اطاعت خورشید شک نداشت
ازل برای ابد ملک لایزالش بود
چه فرق میکند آخر، که چند سالش بود