گمان مبر که پریشان، گمان مبر که کمیم
برای کشتنتان همصدا و همقسمیم
سلام خاک رسولان! سلام ارض فلسطین!
چقدر زخم به تن داری ای ستارۀ خونین
در سکوتی لبالب از فریاد گوشه چشمی به آسمان دارد
یک بغل بغض و تاول و ترکش، یک بغل بغض بیکران دارد
هوا پر شد از عطر نام حسین
به قربان عطر پراکندهاش
باز باران است، باران حسینبنعلی
عاشقان، جان شما، جان حسینبنعلی