هميشه بازی دنيا همين نمیماند
بساط غصب در آن سرزمين نمیماند
از لحظۀ پابوس، بهتر، هيچ حالی نيست
شيرينیِ اين لحظهها در هر وصالی نيست
دنیا به دور شهر تو دیوار بسته است
هر جمعه راه سمت تو انگار بسته است
حاجیان آمدند با تعظیم
شاکر از رحمت خدای رحیم
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما