در راه تو مَردُمَت همه پر جَنَماند
در مکتب عشق یکبهیک همقسماند
هرگز نه معطل پر پروازند
نه چشم به راه فرصت اعجازند
حق میشود انکار و من انگار نه انگار
منصور سرِ دار و من انگار نه انگار
«دیروز» در تصرّف تشویش مانده بود
قومی که در محاصرۀ خویش مانده بود