قسمت این بود که با عشق تو پرواز کنم
و خدا خواست که بیدست و سر، آغاز کنم
در راه تو مَردُمَت همه پر جَنَماند
در مکتب عشق یکبهیک همقسماند
کنج اتاقم از تب و تاب دعا پر است
دستانم از «کذالک» از «ربنا» پر است
هرگز نه معطل پر پروازند
نه چشم به راه فرصت اعجازند
«دیروز» در تصرّف تشویش مانده بود
قومی که در محاصرۀ خویش مانده بود