خونت سبب وحدت و آگاهی شد
این خون جریان ساخت، جهان راهی شد
صدای بال ملائک ز دور میآید
مسافری مگر از شهر نور میآید؟
علی زره که بپوشد، همینکه راه بیفتد
عجیب نیست که دشمن به اشتباه بیفتد
کودکی سوخت در آتش به فغان، هیچ نگفت
مادری ساخت به اندوه نهان، هیچ نگفت
شکست باورت، ای کوه! پشت خنجر را
نشاند در تب شک، غیرت تو باور را
دلم امسال سامرّایی است و عید غمگین است
میان سفره «سامرّا» نماد هفتمین سین است
«دیروز» در تصرّف تشویش مانده بود
قومی که در محاصرۀ خویش مانده بود