ما از غم دشوار تو آسان نگذشتیم
ماندیم بر این عهد و ز پیمان نگذشتیم
گفتند: که تا صبح فقط یک راه است
با عشق فقط فاصلهها کوتاه است
آن روز، گدازۀ دلم را دیدم
خاکستر تازۀ دلم را دیدم
سالی گذشت، باز نیامد وَ عید شد
گیسوی مادر از غم بابا سپید شد
فرق مادر شهید
با تمام مادران دیگر زمین
راه گم بود، اگر نام و نشان تو نبود
اگر آن دیدهٔ بر ما نگران تو نبود
دوباره عطر گل یاس در حرم پیچید
و قلبها شده روشن در آستانۀ عید