میرسد پروانهوار آتشبهجانِ دیگری
این هم ابراهیمِ دیگر در زمانِ دیگری!
کاش در باران سنگ فتنه بر دیوار و در
سینۀ آیینه را میشد سپر دیوار و در
از روی توست ماه اگر اینسان منوّر است
از عطر نام توست اگر گل، معطّر است
با حسرت و اشتیاق برمیخیزد
هر دستِ بریده، باغ برمیخیزد
مردان غیور قصّهها برگردید
یک بار دگر به شهر ما برگردید