میرسد پروانهوار آتشبهجانِ دیگری
این هم ابراهیمِ دیگر در زمانِ دیگری!
گفته بودی که به دنیا ندهم خاک وطن را
بردهام تا بسپارم به دم تیر بدن را
از روی توست ماه اگر اینسان منوّر است
از عطر نام توست اگر گل، معطّر است
با حسرت و اشتیاق برمیخیزد
هر دستِ بریده، باغ برمیخیزد
مردان غیور قصّهها برگردید
یک بار دگر به شهر ما برگردید