گفتیم وقت شادی و وقت عزا، حسین
تنها دلیل گریه و لبخند ما حسین
تنت از تاول جانسوز شهادت پر بود
سینهات از عطش سرخ زیارت پر بود
کیسههای نان و خرما خواب راحت میکنند
دستهای پینهدارش استراحت میکنند
از روی توست ماه اگر اینسان منوّر است
از عطر نام توست اگر گل، معطّر است
مردان غیور قصّهها برگردید
یک بار دگر به شهر ما برگردید