آمادهاند، گوش به فرمان، یکی یکی
تا جان نهند بر سر پیمان یکی یکی
بیتاب دوست بودی و پروا نداشتی
در دل به غیر دوست تمنا نداشتی
مسیح، خوانده مرا، وقت امتحان من است
زمان، زمانِ رجزخوانی جوان من است
کارش میان معرکه بالا گرفته بود
شمشیر را به شیوهٔ مولا گرفته بود