شدهست خیره به جاده دو چشم تار مدینه
به پیشوازی تنهاترین سوار مدینه
هرچه را خواهی بگیر از ما ولی غم را مگیر
غم دوای دردهای ماست مرهم را مگیر..
این اشکهای داغ را ساده نبینید
بَر دادن این باغ را ساده نبینید
سرباز نه، این برادران سردارند
پس این شهدا هنوز لشکر دارند
یک پرده در سکوت شکستم، صدا شدم
رفتم دعای ندبه بخوانم، دعا شدم