شب شاهد چشمهای بیدار علیست
تاریخ در آرزوی تکرار علیست
این جاده که بیعبور باقی مانده
راهیست که سمت نور باقی مانده
یک دفتر خون، شهادتین آوردند
از خندق و خیبر و حنین آوردند
از هالۀ انتظار، خواهد آمد
بر خورشیدی سوار خواهد آمد
نگاهم در نگاه شب، طنینانداز غوغاییست
کمی آنسوتر از شبگریههایم صبح فرداییست
ببین که بیتو نماندم، نشد کناره بگیرم
نخواستم که بیفتد به کوره راه، مسیرم
دیدیم در آیینۀ سرخ محرمها
پر میشوند از بیبصیرتها، جهنمها
هرچند نفس نمانده تا برگردیم
با این دل منتظر، کجا برگردیم؟