تا چند اسیر رنگ و بو خواهی شد؟
چند از پی هر زشت و نکو خواهی شد؟
این جاده که بیعبور باقی مانده
راهیست که سمت نور باقی مانده
یک دفتر خون، شهادتین آوردند
از خندق و خیبر و حنین آوردند
از هالۀ انتظار، خواهد آمد
بر خورشیدی سوار خواهد آمد
بشکستهدلی، شکسته میخواند نماز
در سلسله، دستبسته میخواند نماز
هرچند نفس نمانده تا برگردیم
با این دل منتظر، کجا برگردیم؟