میرسد پروانهوار آتشبهجانِ دیگری
این هم ابراهیمِ دیگر در زمانِ دیگری!
بهار و باغ و باران با تو هستند
شکوه و شوق و ایمان با تو هستند
با حسرت و اشتیاق برمیخیزد
هر دستِ بریده، باغ برمیخیزد
این چندمین نامهست بابا مینویسم؟
هر چند یادت نیست امّا مینویسم