ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
دل گفت مرا علم لَدُنّی هوس است
تعلیمم کن اگر تو را دسترس است
سر و پای برهنه میبرند آن پیر عاشق را
که بر دوشش نهاده پرچم سوگ شقایق را
عشق فهمید که جان چیست دل و جانش نیست
سرخوش آنکس که در این ره سروسامانش نیست
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد