بهار و باغ و باران با تو هستند
شکوه و شوق و ایمان با تو هستند
گر بر سر نفس خود امیری، مردی
ور بر دگری نکته نگیری، مردی
محمّدا به که مانی؟ محمّدا به چه مانی؟
«جهان و هر چه در او هست صورتاند و تو جانی»
آسمان ابریست، آیا ماه پیدا میشود؟
ماه پنهان است، آیا گاه پیدا میشود؟
چه کُند میگذرد لحظههای دور از تو
نمیکنند مگر لحظهها عبور از تو
دلش میخواست تا قرآن بخواند
دلش میخواست تا دنیا بداند
چشمان تو دروازۀ راز سحر است
پیشانیات آه، جانماز سحر است